در شرایط جنگی و بحرانی، رفتار مصرفکنندگان دستخوش تغییرات عمیق و معناداری میشود. آنچه تا پیش از بحران بهعنوان کالای ضروری شناخته نمیشد، ناگهان به اقلامی حیاتی و کمیاب تبدیل میگردد. در این وضعیت، دیگر معیارهایی مانند برند، ظاهر یا تبلیغات تأثیرگذار نیستند؛ بلکه تنها یک اصل بر بازار حاکم میشود: بقا. از همین رو، اولویت خرید به سمت محصولاتی میرود که یا نیازهای اساسی انسان را پاسخ دهند یا بتوانند در نبود زیرساختهای معمول، بخشی از زندگی روزمره را حفظ کنند.
مقالهی پیشرو، با نگاهی تحلیلی به تجربههای میدانی کشورهای درگیر جنگ، به بررسی این سؤال اساسی میپردازد: «چه محصولاتی در دوران جنگ پرفروش میشوند؟» در این مسیر، خواهیم دید که چرا غذاهای کنسروی و مواد غذایی خشک جزو اولین انتخابها هستند، کدام داروها و تجهیزات پزشکی نایاب میشوند، چه کالاهای بهداشتی با کمیابی مواجه میشوند و حتی چگونه اقلامی مانند شکلات یا پاوربانک، به کالاهایی با ارزش روانی یا اقتصادی بالا تبدیل میگردند.
همچنین بررسی میکنیم که الگوی خرید در بحرانهای قبلی چه درسهایی برای ما دارد و کدام محصولات دیجیتال و لوکس، برخلاف تصور، همچنان خریدار دارند. این مقاله میکوشد با ترکیب تجربه و تحلیل، تصویری شفاف از اولویتهای خرید در دوران جنگ ارائه دهد؛ تصویری که میتواند راهنمایی کاربردی برای آمادگی در مواجهه با شرایط اضطراری باشد.
چرا غذاهای کنسروی و مواد غذایی خشک در اولویت خرید قرار میگیرند؟
در شرایطی که زنجیره تأمین مختل میشود و احتمال قطع زیرساختهایی مانند برق، گاز یا دسترسی به تجهیزات پختوپز وجود دارد، ترجیح مصرفکنندگان به سمت غذاهایی سوق داده میشود که بتوانند بدون نیاز به آمادهسازی پیچیده یا نگهداری خاص، برای مدت طولانی قابلاستفاده باشند. در چنین شرایطی، اولویت به مواد غذایی ماندگاری داده میشود که هم تأمین انرژی مورد نیاز بدن را تضمین کنند و هم فضای زیادی اشغال نکنند. به همین دلیل، غذاهای خشک مانند برنج، آرد، ماکارونی، عدس، و نخود، همچنین مواد کنسروی از جمله کنسرو لوبیا، تن ماهی، خورشهای آماده، ذرت و قارچ کنسرو شده، با اقبال عمومی مواجه میشوند.
از طرف دیگر، غذاهای فریز شده و نیمهآماده نیز در روزهای ابتدایی بحران تقاضای بالایی دارند، بهویژه در مناطقی که هنوز برق قطع نشده باشد. بیسکوییت، خشکبار، مغزها و حتی خرما، به دلیل ارزش غذایی بالا و عدم نیاز به نگهداری خاص، در سبد خرید بسیاری از خانوادهها جای میگیرند. تجربه جنگها و بحرانهای گذشته در کشورهای مختلف، از سوریه گرفته تا اوکراین، نشان داده که در همان روزهای ابتدایی، قفسههای مربوط به مواد غذایی ماندگار خالی میشود و تقاضا برای این اقلام بهطور چشمگیری افزایش مییابد. همچنین با توجه به احتمال طولانی شدن بحران، در بسیاری از خانهها تلاش میشود تا این مواد در حجم زیاد انبار شوند تا از شوکهای قیمتی یا کمبود احتمالی پیشگیری شود.
کدام داروها و لوازم پزشکی در شرایط بحرانی بیشترین تقاضا را دارند؟
در مواقع جنگ، بهدلیل آسیبدیدگی زیرساختهای درمانی و اختلال در شبکههای پخش و توزیع، مراکز درمانی اغلب با کمبود جدی امکانات و داروهای ضروری مواجه میشوند. این کمبود نهتنها به دلیل افزایش تعداد مجروحان و بیماران است، بلکه ناشی از مشکلات لجستیکی، مسدود شدن مسیرهای حملونقل و نبود تولید کافی نیز میباشد. در چنین شرایطی، تقاضا برای داروهای حیاتی بهطور قابلتوجهی افزایش پیدا میکند.
آنتیبیوتیکها برای جلوگیری از عفونت زخمها، مُسکنهایی مانند استامینوفن، ایبوپروفن و ناپروکسن برای کاهش درد و تب، داروهای قلبی و فشار خون برای بیماران مزمن، انسولین برای بیماران دیابتی، قرصهای ضدعفونیکننده و ضداسهال، ویتامینها برای تقویت بدن، و حتی قرصهای آرامبخش، جزو اقلامی هستند که در روزهای ابتدایی بحران نایاب میشوند.
در کنار داروها، لوازم اولیه پزشکی نیز بسیار پرتقاضا هستند. باند، گاز استریل، ماسکهای جراحی و پارچهای، دستکشهای لاتکس یا وینیل، ترمومتر دیجیتال، الکل و بتادین، دستگاه فشارسنج و حتی دستگاه تست قند خون، بهسرعت از داروخانهها و فروشگاههای تجهیزات پزشکی جمعآوری میشوند. این اقلام نهتنها توسط بیماران، بلکه از سوی خانوادهها و حتی مراکز خیریه برای امدادرسانی به دیگران ذخیره میشوند. تجربه کشورهای جنگزده نشان داده که کمبود این محصولات در میانه بحران، گاهی جان افراد را بهطور مستقیم تهدید کرده و به گسترش بیماریها و تلفات بیشتر منجر شده است.
چه کالاهای بهداشتی در شرایط جنگی کمیاب ولی ضروریاند؟
محصولاتی مانند نوار بهداشتی، پوشک بچه، صابون، شامپو، مواد ضدعفونیکننده، دستمال کاغذی، مایع دستشویی، شویندههای چندمنظوره و مواد پاککنندهی خانگی، از جمله اقلامی هستند که در بسیاری از بحرانهای جنگی، جزو اولین مواردی بودهاند که از قفسه فروشگاهها ناپدید شدهاند. این محصولات در نگاه اول ممکن است جزو کالاهای حیاتی به نظر نرسند، اما در واقع نقش بسیار مهمی در حفظ سلامت فردی و بهداشت عمومی دارند. بهخصوص در شرایطی که دسترسی به خدمات درمانی کاهش پیدا میکند، رعایت بهداشت فردی میتواند از بروز بیماریهای عفونی، پوستی و گوارشی جلوگیری کند.
یکی از دلایل اصلی کمبود سریع این کالاها، وابستگی شدید آنها به تولید مستمر و تأمین مداوم مواد اولیه، بهویژه مواد وارداتی است. کارخانههای تولیدکننده اغلب نیاز به مواد شیمیایی، پلاستیکی یا بستهبندیهایی دارند که از کشورهای دیگر وارد میشود، و در دوران جنگ این زنجیرهی تأمین به شدت آسیب میبیند. همچنین، ظرفیت تولید داخلی نیز معمولاً پاسخگوی افزایش ناگهانی تقاضا نیست.
از سوی دیگر، برخی از این اقلام مانند پوشک یا نوار بهداشتی، بهدلیل مصرف روزانه و نبود جایگزین فوری، از اولویت بالایی در سبد خرید خانوادهها برخوردارند. به همین علت، توصیه میشود که خانوادهها پیش از وقوع بحران یا در روزهای ابتدایی، مقدار مشخصی از این محصولات را ذخیره کنند تا درگیر بازار سیاه یا قیمتهای نجومی نشوند. در بسیاری از مناطق جنگزده، دیده شده که همین اقلام به ظاهر ساده، به اقلامی ارزشمند و کمیاب تبدیل شدهاند که حتی گاهی با ارز خارجی یا کالا به کالا مبادله میشوند.
چه تجربهای از جنگهای دیگر درباره کالاهای پرفروش داریم؟
در جنگهای پرچالشی مانند سوریه، اوکراین و حتی در محاصرههای محدودتر و موضعی نظیر غزه، تجربههای میدانی و گزارشهای بینالمللی بهوضوح نشان دادهاند که الگوی خرید و رفتار مصرفکنندگان در شرایط جنگی دستخوش تغییرات گستردهای میشود. در چنین شرایطی، مردم اغلب بهسرعت بهسمت تأمین مواد خوراکی ماندگار مانند برنج، آرد، کنسرو، خشکبار، ماکارونی و غذاهای آماده میروند. این دسته از مواد بهدلیل ماندگاری بالا، نیاز نداشتن به یخچال و قابلیت مصرف فوری، از اولویت بالایی برخوردارند. در کنار آن، داروها و اقلام پزشکی ضروری نیز با شدت زیادی خریداری میشوند، چراکه دسترسی به خدمات درمانی بهشدت محدود میشود.

از سوی دیگر، درگیریها و حملات هوایی یا زمینی معمولاً منجر به قطعی برق، اختلال در سیستم گرمایش و توقف خدمات سوخترسانی میشود. در نتیجه، تقاضا برای منابع سوخت جایگزین مانند گاز مایع، هیزم، زغال، نفت سفید و حتی ژنراتورهای کوچک بهشدت بالا میرود. همچنین تجهیزات ارتباطی همچون بیسیم دستی، پاوربانک، باتری قلمی، و در برخی موارد گوشیهای ماهوارهای به کالاهای استراتژیک تبدیل میشوند، زیرا حفظ ارتباط در شرایط انزوا و قطع اینترنت یا شبکه تلفن همراه، اهمیت حیاتی پیدا میکند.
جالب است که در موارد متعددی، اقلامی بسیار ساده مانند آب معدنی، کبریت، شمع، صابون و حتی فندک، بهدلیل نیاز روزمره و قطع خدمات عمومی، به کالاهایی کمیاب و باارزش تبدیل شدهاند. در این وضعیت، بازارهای غیررسمی و بازار سیاه بهسرعت شکل گرفتهاند و همین اقلام معمولی با چند برابر قیمت واقعی به فروش رسیدهاند.
این الگوهای تکرارشونده در مناطق بحرانزده، میتوانند بهعنوان نقشهی راهی برای کشورها، سازمانها و حتی خانوادهها مورد استفاده قرار گیرند تا با آمادگی بهتر، از شدت بحران کاسته شود. شناخت این رفتارها کمک میکند تا پیش از وقوع شرایط جنگی، ذخایر ضروری پیشبینی و سیاستهای مدیریت منابع بهدرستی تدوین شوند.
در دوران جنگ، چه محصولاتی از دید اقتصادی ارزشمند میشوند؟
در دوران جنگ و بحران، ارزش اقتصادی کالاها بهطور کامل از منطق عادی بازار فاصله میگیرد و بهشدت تابع میزان ارتباط آن کالا با نیازهای اولیه، بقا و حفظ سلامت میشود. محصولاتی که به شکلی مستقیم با حفظ جان، سلامت، تغذیه یا امنیت فردی در ارتباط باشند، در اولویت تقاضا قرار گرفته و از ارزش بسیار بالاتری نسبت به سایر اقلام برخوردار میشوند. بهخصوص کالاهایی که هم قابلیت انبار کردن در مدت طولانی دارند و هم فاقد جایگزین مؤثر یا سریع هستند، در رأس لیست قرار میگیرند.
برای مثال، مواد سوختی مانند گاز مایع، نفت سفید، بنزین و حتی زغال، در شرایطی که زیرساختهای انرژی از کار میافتند، به کالاهایی بسیار ارزشمند تبدیل میشوند. همین وضعیت درباره داروها نیز صدق میکند؛ داروهای حیاتی برای بیماران قلبی، دیابتی، تنفسی یا افرادی با بیماریهای خاص، در زمان قطع عرضه، عملاً نجاتبخش محسوب میشوند و در بازارهای غیررسمی با قیمتهای بسیار بالا معامله میگردند.
مواد غذایی خشک مانند برنج، آرد، ماکارونی، خشکبار، کنسروها و غذاهای آماده، بهدلیل ماندگاری بالا، نیاز نداشتن به نگهداری خاص و مصرف سریع، در همه بحرانها جزو ارزشمندترین کالاها محسوب شدهاند. همچنین اقلام فنی و کمتر مورد توجهی مثل فیلتر تصفیه آب، دستگاههای دستی تولید نور، پاوربانک، باتری قلمی و شارژرهای خورشیدی نیز در نبود زیرساختهای پایدار بهعنوان ابزار بقا شناخته میشوند.
قیمت این محصولات در بازارهای غیررسمی و بازار سیاه گاه تا چندین برابر نرخ عادی افزایش مییابد، چراکه تقاضا از عرضه فراتر رفته و هیچ مسیر توزیع رسمی برای پاسخگویی به نیاز مردم باقی نمانده است. همین واقعیت باعث میشود که در بسیاری از کشورها، مردم پیش از وقوع بحرانها تلاش کنند تا از این کالاها ذخیرهسازی انجام دهند یا دستکم راهحلهای جایگزین برای آنها بیابند. بنابراین، ارزش اقتصادی یک محصول در دوران جنگ، بیش از آنکه تابع برند، بستهبندی یا تبلیغات باشد، به میزان وابستگی مردم به آن در شرایط بقا بستگی دارد.
آیا اقلام لوکس هم در دوران جنگ مشتری دارند؟
در نگاه نخست، ممکن است چنین بهنظر برسد که در شرایط جنگی و بحرانی، اقلام لوکس جایگاهی در سبد خرید مردم ندارند و تمام توجهها به سمت کالاهای حیاتی و مورد نیاز برای بقا معطوف میشود. اما بررسیهای میدانی، تجربههای تاریخی و دادههای رفتاری نشان میدهد که این تصور کاملاً درست نیست. حتی در سختترین دورههای درگیری و ناامنی، همچنان تقاضا برای برخی کالاهای لوکس، هرچند در مقیاسی محدودتر، ادامه دارد. این اقلام شامل عطرهای خاص، شکلاتهای گرانقیمت، قهوه برندهای خاص، لوازم آرایشی ممتاز، نوشیدنیهای کمیاب، و حتی زیورآلات سبک و جواهرات کوچک میشوند.
در بسیاری از موارد، دیده شده که این محصولات نه از روی نیاز مادی، بلکه به دلایل روانشناختی و احساسی خریداری میشوند. افراد در شرایط جنگی، بهویژه آنهایی که از طبقات متوسط و بالا هستند، گاهی با خرید کالایی خاص سعی میکنند بخشی از «عادتهای عادی زندگی» را حفظ کنند. این رفتار، نوعی واکنش دفاعی روانی است که برای حفظ احساس کنترل، ثبات ذهنی، و حتی امیدواری به آینده انجام میشود. داشتن یک عطر دلخواه یا نوشیدن قهوهای که پیشتر به آن عادت داشتند، میتواند به فرد حس «نرمال بودن» در میانه آشفتگی بدهد.
از سوی دیگر، برخی از این اقلام لوکس نقش هدیه یا وسیلهای برای تبادل نیز پیدا میکنند. در بازارهای غیررسمی یا حتی تعاملات انسانی، یک جعبه شکلات خاص یا انگشتر ساده میتواند در حکم کالایی ارزشمند برای چانهزنی، جلب اعتماد یا ابراز محبت باشد. این بُعد اجتماعی و نمادین کالاهای لوکس، در زمان بحران اهمیت دوچندان پیدا میکند.
به همین دلیل است که حتی در مغازهها و پناهگاههای جنگزده، نمونههایی از این اقلام دیده شده و برخی فروشگاهها بهصورت پنهانی همچنان به واردات یا ذخیرهسازی این نوع محصولات ادامه میدهند. درواقع، اقلام لوکس در شرایط بحرانی نهفقط بهعنوان کالا، بلکه بهعنوان «امیدهای کوچک» خریداری میشوند؛ امیدهایی که گرچه فیزیکیاند، اما اثری روانی و نمادین دارند.
کدام کالاهای دیجیتال در شرایط بیثباتی سیاسی پرفروش میشوند؟
در دوران بیثباتی سیاسی و امنیتی، وقتی زیرساختهای ارتباطی سنتی مانند اینترنت، تلفن همراه یا خطوط ثابت در معرض اختلال، قطع یا سانسور قرار میگیرند، اهمیت تجهیزات ارتباطی مستقل و منابع تغذیه دیجیتال چند برابر میشود. در چنین شرایطی، ارتباطات امن و پایدار، به یکی از ضروریترین نیازهای افراد، سازمانها و حتی گروههای امدادی تبدیل میشود. از همین رو، تقاضا برای ابزارهایی که بتوانند در شرایط قطعی شبکه همچنان امکان برقراری ارتباط، ذخیرهسازی اطلاعات و انتقال داده را فراهم کنند، بهصورت چشمگیری افزایش مییابد.
گوشیهای ماهوارهای بهدلیل اتصال مستقیم به شبکههای فضایی، یکی از حیاتیترین ابزارها در این دوران محسوب میشوند. این دستگاهها، بهخصوص در مناطقی که شبکههای مخابراتی زمینپایه از بین رفتهاند، نقشی نجاتبخش ایفا میکنند. همچنین بیسیمهای دستی و رادیویی که بدون نیاز به اینترنت یا اپراتور تلفن همراه کار میکنند، بهعنوان جایگزینی قابلاطمینان در دست نیروهای امدادی، خبرنگاران، و حتی خانوادهها استفاده میشوند.
در کنار ابزارهای ارتباطی، منابع تغذیه قابلحمل نیز اهمیت بالایی پیدا میکنند. پاوربانکهای حجیم و ظرفیت بالا، باتریهای خورشیدی و پنلهای قابلحمل برای شارژ دستگاهها، در مناطقی که برق قطع شده یا ناپایدار است، با سرعت بالایی به فروش میرسند. هارددیسکهای رمزگذاریشده و مقاوم برای حفاظت از اطلاعات حیاتی و شخصی نیز جزو تجهیزات پرفروش دوران بحران بهحساب میآیند. در برخی موارد، لپتاپها و تبلتهای مقاوم در برابر ضربه، آب و گردوغبار نیز جزو خریدهای اولویتدار هستند، مخصوصاً برای خبرنگاران، نهادهای امدادی و تحلیلگران امنیتی.
در بسیاری از کشورهایی که تجربه جنگ یا بحران گسترده داشتهاند، مشاهده شده که این اقلام تنها در ساعات اولیه شروع درگیری، از قفسه فروشگاهها ناپدید شدهاند و تا مدتها به سختی پیدا میشدند. همین مسئله موجب شده تا در برنامههای آمادگی برای بحران، تهیه این تجهیزات بهعنوان بخشی از «کیت ارتباطی اضطراری» توصیه و آموزش داده شود. به بیان دیگر، در زمانهای که اطلاعات و ارتباط برابر با بقاست، این تجهیزات نهفقط ابزار، بلکه شریان حیاتی زندگی در دوران بیثباتی بهشمار میروند.
هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!