بادپا شرکتی است که در رقابت با کسبوکارهای نوآور دچار بحران شد، اما با شناخت بازار توانست از آن عبور کند
زمان مطالعه: ۷ دقیقه
بسیاری از کسبوکارها برای پیوستن به اقتصاد دیجیتال و نوآور، علاوه بر تأمین نقدینگی، با این مشکل مواجهاند که فرصت درگیر شدن با متولیان حملونقل را ندارند و با اینکه ورود به این فضا سود مشخص و خوبی برای آنها دارد، اما به خاطر اینکه حوصله یا فرصت سروکلهزدن با متولیان حملونقل (از موتور گرفته تا وانت و سواری و تریلی) را ندارند، از ورود به این فضا پرهیز میکنند و حتی بخش اعظمی از درآمد خود را نادیده میگیرند.
در حالی که بسیاری اوقات انجام این خدمات میتواند از طریق برونسپاری حملونقل اتفاق بیفتد و این دغدغه از بار فکری شرکتها برداشته شود که بخواهند خود را درگیر تکمیل زیرساختهای حملونقل کنند. اکنون دیگر شکی نیست که برای ورود کسبوکارها به فضای اقتصاد دیجیتال نیازمند فراهمبودن زیرساختهای لجستیکی هستیم و مشاوره و اجرای کسبوکارهایی که در این فضا فعالیت دارند، میتواند راهگشا باشد.
در ادامه گفتوگوی ما را با ابوالقاسم چیذری، مدیرعامل شرکت حملونقل کالای تهران، یا برند پیک بادپا در خصوص داستان نوآوری و خلاقیت این برند پس از کسب تجربههایی که بهدلیل دور بودن از این فضا داشتهاند، میخوانید.
خلاصه مطلب
Toggleشروع فعالیت پیک بادپا به چه سالی برمیگردد؟
شرکت حملونقل کالای تهران با برند پیک بادپا در سال ۱۳۷۴ بنا به درخواست شهردار وقت تهران و نیاز به جابهجایی بار و مرسولات تعریف و تأسیس شد و مؤسسان آن، معاونت حملونقل ترافیک تهران بودند. در آن زمان حدود ۵۰ ایستگاه به شکل کانکس در سطح شهر تهران در نقاط مشرف به مراکز خرید، بسته به نیاز و حجم جابهجاییها تعبیه شد و پرسنل پیک بادپا بهصورت مستقیم و چهرهبهچهره با مشتریان خود در ارتباط بودند و بار را از آنان تحویل گرفته و توسط موتورسیکلت یا وانتبار جابهجا میکردند. این مدل از کسبوکار تا سال ۱۳۸۴ به واسطه پشتوانه مدیریت شهری بدون رقیب بود.
از سال ۱۳۸۰ سیاست بادپا تغییر کرد و به سمتوسوی نمایندگی داشتن پیش رفت. به این صورت که شرکتها تابلوهای سردر کانکس را اجاره میکردند و هزینه تبلیغات را به بادپا میدادند و از طرفی، شخصی که صاحب نمایندگی برند بادپا میشد، باید هزینه جا و امکانات را متقبل میشد؛ بنابراین در آن سال، بادپا وارد دو مدل فعالیت خدماتی شد. یک مدل شامل تعبیه کانکس بود که بر آن اشراف کامل داشت و مدل دیگر نیز نمایندگیمحور بود که سیاستهای خود را در قالب قرارداد بهصورت دستورالعمل ابلاغ میکرد و نماینده طی مدتی که قرارداد میبست، کار را با برند و بارنامه بادپا پیش میبرد.
از سال ۱۳۸۵ به بعد و با ورود جدی رقبا، بادپا دچار ازدسترفتگی یا میتوان گفت عقبماندگی در بازار شد. این امر بادپا و مجموعه مدیریت شهری را به این موضوع آگاه کرد که این برند برای عبور از بحران باید وارد حوزه کسبوکار خصوصی شود. تا آن سال، بادپا بهصورت صد درصدی و سازمانی زیرمجموعه مدیریت شهری بود و در قوانین و قواعد تجارت باید از مدیریت شهری تبعیت میکرد.
ما در بادپا دو نوع خدمت داریم؛ یک نوع خدمت سنتی به مشتریان ثابتی که بعضاً بیش از ۲۰ سال است به بادپا وفادارند و سرویس خود را به همان شیوه قدیمی و از طریق خط تلفن ۸۲۸۲ سفارش میدهند. یک نوع خدمت دیگر هم در شکل نوین ارائه میشود.
این شیوه از کار، دستوپای مجموعه را میبست و برای ورود به بسیاری از حوزهها و مناقصات منع داشت؛ بنابراین تصمیم بر این شد بادپا به مجموعهای به نام تعاونی تجمیع و توزیع کارکنان شهرداری هلدینگ شهریار منتقل شود و تمامی ۶۷ هزار کارمند شهرداری تهران نیز سهامدار این شرکت شوند. به این ترتیب بادپا از زیرمجموعه مدیریت شهری جدا شد و با هدف چابکسازی و خروج از فضای دولتی و پیوستن به فضای خصولتی (نیمهدولتی) به هلدینگ شهریار پیوست تا بتواند بهراحتی در مناقصات و عقد قراردادها شرکت کند.
در آن زمان توانست یکسری اقدامات خوب به وقت خودش انجام دهد، اما رقبا نیز دستوپابسته نبودند و تا حولوحوش سال۱۳۹۰، اقیانوس سرخ در حوزه کوریر (Courier) سرویس مویرگی شهر تهران شکل گرفته بود. مجموعههایی به این حوزه ورود کردند که این رقبا، بادپا را بهشدت دچار چالش کردند.
در آن سالها نیز مدیریت مجموعه پیک بادپا با شما بود؟
از سال ۱۳۹۶ با تغییر مدیریت شهری و تغییر مدیریت مجموعه هلدینگ، مدیریت بادپا نیز تغییر کرد. بنده نیز سال ۱۳۹۷ در سمت مدیرعامل به مجموعه بادپا ملحق شدم. با بررسیهایی که انجام دادیم، دلایل عقبماندگی بادپا را طی سالهای قبل در دو موضوع دیدیم؛ یکی موضوع سرمایه و دیگری عدم ورود به بازار کسبوکارهای مجازی.
برای ایجاد فضای زیرساخت اپلیکیشنی به سرمایه و زمان نیاز بود. مجموعه در حال حرکت بود و استراتژی مجموعه این بود که بادپا در حین حرکت اصلاح شود و به هیچ عنوان تعطیل نشود. برند بادپا برای سرمایهگذار جذابیت زیادی داشت، اما بههرحال پیادهسازی این استراتژی کار سادهای نبود. نکته دوم، خلق ایده جدید و جذاب بود تا سرمایهگذار نسبت به سرمایهگذاری رغبت داشته باشد. بادپا به واسطه نوع خدمتی که ارائه میداد و هنوز هم ارائه میدهد، توانست در خلق آن ایده جذابیتهایی ایجاد کند.
چه جذابیتهایی در سرمایهگذاری ایجاد شده بود؟
ما در بادپا دو نوع خدمت داریم؛ یک نوع خدمت سنتی به مشتریان ثابتی که بعضاً بیش از ۲۰ سال است به بادپا وفادارند و سرویس خود را به همان شیوه قدیمی و از طریق خط تلفن ۸۲۸۲ سفارش میدهند. یک نوع خدمت دیگر هم در شکل نوین ارائه میشود. بازار خدمات نوین، طبق پروتکلهای موجود به چهار دسته تقسیم میشود.
۱. بازار فضای عام که در این بازار برای مشتری قیمت مهم است و کیفیت چندان مهم نیست.
۲. بازار کلاسیک (متوسط) که در این بازار مشتریان از فضای بازار اقتصادی فاصله گرفتهاند، اما همچنان قیمت برای آنان مسئلهای مهم است. در بازار متوسط، قیمت و کیفیت برای مشتری همتراز میشود.
۳. بازار غنی یا بازار ثروتمندان که در آن بازار صرفاً کیفیت برای مشتری مهم است.
این سه بازار، بازار عرف در هر کسبوکاری است، ولی ما یک بازار جدید هم پیدا کردیم به نام بازار گوشه یا بازار خاص. در این بازار مشتریان بهدنبال خدمات متفاوت میگردند و قیمت برای آنها اهمیت چندانی ندارد. ورود به بازار گوشه ما را واداشت تا خلقکردن ایده در فضاهای دیگر را منطقی نبینیم و بیشتر به این استراتژی رسیدیم که در بازار سنتی زیست کنیم، اما رقابت نکنیم.
بنابراین ایده خود را روی بازار کلاسیک و گوشه بهینه کردیم و بر مبنای برآوردن نیاز این طیف از مشتریان خود، اپلیکیشنی را طراحی کردیم که ذیل این اپلیکیشن، خدماتی تعریف شد که بیشتر برای این دو قشر یا این دو نوع بازار جذاب بود. ضمن آنکه پیک بادپا بخش اعظمی از بازار دولتی را در بازار لجستیک داراست و میتوان گفت رهبری این بازار را بر عهده دارد.
چشمانداز کاری بادپا فعالیت در کدام بازار است؟
چشمانداز ما برای خلق یک فضای استارتاپی و اپلیکیشنی، رهبری بازار کلاسیک و گوشه است. البته برای تقویت این حوزه و رهبری این بازار به سرمایهگذار نیاز داریم تا بتوانیم رهبری این اقیانوس سرخ را در دست بگیریم.
خلاقیتهایی که در این زمینه و برای در دست گرفتن بازار کلاسیک و گوشه داشتهاید، چه بوده است؟
خدمات در محل یکی از ابتکارات و خلاقیتهای ماست که فاز اول آن که قبل از دوران کرونا کلید خورد، در باب سلامت بود. در حین کرونا شرکتهای زیادی در این حوزه ورود کردند و با شکست مواجه شدند، ولی ما در دوران کرونا این فاز را راهاندازی نکردیم و فقط در مرحله مقدماتی و آزمایشی ایرادات کار را برطرف کردیم.
این مدل از کارمان شکست نخورد و بادپای سلامت بهسلامتی متولد شد. در این حوزه با مجموعههای پرستاری و خدمات صرفاً پاراکلینیکی وارد عقد قرارداد شدیم. کاربران پلتفرم بادپا و افرادی که نیازمند خدمات پاراکلینیکی در محل هستند، میتوانند با ثبت درخواست در پلتفرم، منتظر دریافت خدمات باشند.
تیم پشتیبان با جانماییهایی که در ارتباط با کارشناس و پرستاران انجام داده، نزدیکترین تیم را به آن محل اعزام میکند. این خدمات برای بازار کلاسیک و گوشه جذابیت دارد، اما هنوز راهاندازی نشده و بهدنبال جذب سرمایهگذار هستیم.
بعد از بادپا سلامت، وارد حوزه بادپا خرید شدیم. بادپا خرید بهنوعی همان مأمور و نماینده خرید است که برای خرید شهروندان و مؤسسات خصوصی مناسب است. به همان نسبت که این خدمات خاص و متناسب با بازار گوشه طراحی شده، به همان نسبت قیمت بالاتری نیز دارد، زیرا قرار است در این بخش از بازار، یک خرید ساده صورت نگیرد و متناسب با نیاز و سفارش مشتری، از یک تا چندین قلم سفارش، از مراکز خاص توسط مأمور خرید ما خرید صورت گیرد. حتی خریدها ممکن است فروشگاهی یا تخصصی از محل خاصی باشد.
موضوع بعدی بادپا خدمت است. در بادپا خدمت برای اینکه بتوانیم پرتفوی خود را تکمیلتر کنیم، بستری را با موضوعات متفرقه از جمله خشکشویی، قالیشویی، کارواش آنلاین و اسبابکشی ایجاد کردیم و با مجموعههای فعال در این حوزه، در مرحله مقدماتی وارد همکاری و کو برند شدیم. در این مدل همکاری، بعد از ثبت سفارش، روی اپلیکیشن مجری سوئیچ میشود و به واسطه برند خود برای آن خدمت، مشترییابی میکنیم.
خدمات تخصصیای مانند کادوبر نیز در بازار گوشه تعریف شده و برای افرادی که بخواهند در رستوران یا مکان خاصی کادوی تولد سورپرایزی برای فردی تهیه کنند، این امکان را فراهم میکنیم.
افراد زیادی بدون مجوز و بدون هماهنگی با بادپا روی شیشه یا سردر مغازه خود لوگوی بادپا را نصب کردهاند و با این لوگو اقدام به ارائه خدمات به شهروندان میکنند. پروندههای شکایتی زیادی از تخلفات این افراد به سمت ما آمده که دغدغههای ما را بیشتر کرده است.
موضوع بعدی، بادپا امانات است. در این مدل، جابهجایی مرسولات گرانقیمت مانند طلا، دلار و… را میپذیریم. در این خدمت معمولاً شرکتهای بیمهگزار مرسولات بالای ۷۰ میلیون را تمام و کمال بیمه نمیکنند و شرکتهای حملونقل نیز بهندرت وارد این حوزه میشوند، اما بادپا امانات، جابهجایی مرسولات گرانقیمت را با تکیه بر برند خود و پشتیبانی خدمات بیمهای که کل رقم بیمهشده را ساپورت میکند، جابهجایی را انجام میدهد. بیشترین بازار ما در این خدمت، بازار طلای کریمخان است.
بخشی از این خدمت را با همکاری شرکت گنجه و تعبیه صندوقچههای خاص این شرکت انجام دادهایم.
بادپا سفیر، اقدام بعدی ما در بازار گوشه است. این خدمت، شبیه به بادپا امانات است و بر مبنای اعتماد افراد به برند بادپا شکل میگیرد. این مدل نیز مبتنی بر نیاز تعریف شده است. در این مدل، ما دیدیم گاهی اتفاق میافتد افرادی برای رسیدن به یک قرار ملاقات، ساعتها پشت ترافیک میمانند و به قرار خود نمیرسند؛ بنابراین این مدل را تعریف کردیم که افراد از طریق پلتفرم درخواست دهند و از نزدیکترین محل، دو نفر را به محل اعزام میکنیم.
فرد متقاضی با موتورسوار راهی محل قرار میشود و خودروی خود را در اختیار پرسنل بادپا قرار میدهد تا به محل قرار یا هر آدرسی که بدهد، برساند. البته این خدمت مختص مشتریان بازار گوشه ماست که قبلاً ضمانتهای لازم را با آنها ردوبدل کردهایم و کاملاً به ما اعتماد دارند.
در حال حاضر چه دغدغههایی دارید؟
سه موضوع دغدغه این روزهای ماست؛ یکی اینکه برای به دست آوردن رهبری بازار گوشه و بازار کلاسیک بهشدت نیازمند سرمایهگذاری هستیم. البته قبل از کرونا با یک سرمایهگذار تا مرحله پیشقرارداد جلو رفتیم، اما با شروع کرونا سرمایهگذار رغبت به سرمایهگذاری در این حوزه را از دست داد. البته اگر فرصت دیگری برای سرمایهگذاری ایجاد شود، قطعاً استقبال میکنیم؛ بهویژه آنکه بادپا به حوزه فرابورس نیز ورود کرده است.
عدم وجود مدیریت یکپارچه شهری، دغدغهای دیگر، نهتنها برای ما، بلکه برای مجموعههای کوریر سرویس درونشهری است که مجموعههای حملونقلی به واسطه این دوگانگی بهشدت در عذاب هستند. متأسفانه اختلافنظراتی میان اتحادیه حملونقل درونشهری و مدیریت حملونقل شهرداری تهران وجود دارد.
البته مجموعه بادپا بهدلیل اتصال به بدنه شهرداری، مشکلات کمتری دارد، زیرا اگر یک مجموعه مجوز حملونقل شهرداری را داشته باشد، قاعدتاً کفایت میکند، اما متأسفانه اتحادیه این مجوز را کافی نمیداند و واحدها را مجبور به اخذ مجوز از اتحادیه صنف موتور و وانتبار شهرداری میکند. این فشار تا جایی پیش میرود که کسبوکارها را با اخطار پلمب تهدید میکنند و مجموعههای زیادی با این مشکل مواجه شده و دستوپنجه نرم میکنند.
مشکل دیگر ما این است که افراد زیادی بدون مجوز و بدون هماهنگی با بادپا روی شیشه یا سردر مغازه خود لوگوی بادپا را نصب کردهاند و با این لوگو اقدام به ارائه خدمات به شهروندان میکنند. پروندههای شکایتی زیادی از تخلفات این افراد به سمت ما آمده که دغدغههای ما را بیشتر کرده است. این را هم اضافه کنم که فقط شعب و نمایندگیهای دارای کد، اجازه فعالیت از جانب ما را دارند و فهرست نمایندگیهای مجاز در سایت بادپا یا از طریق شماره تماس ۸۲۸۲ قابل دسترس است.
منبع کارنگ ❤️
هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!